گزارش کتاب «باران مرگ»

باران مرگ، یک کتاب علمی/تخیلی پیشگویانه است. قهرمان اصلی این کتاب «یانا» دختری نوجوان است که ناگهان با مصیبتی بزرگ روبرو میشود. انفجار یک راکتور اتمی در نزدیکی شهر محل اقامتش در آلمان. داستان، داستانی تیره ای است. داستان مبارزه با اثرات چنین انفجاری. اسم کتاب در واقع اشاره به باران آلوده به رادیواکتیوی است که از ابرهای حاصل از انفجار بوجود می‌آید و بسیار بیماری زا است. در طول داستان سه بخش عمده کاملاً قابل تشخیص است.
  • فرار
  • فقان
  • فراموشی
در بخش فرار، ماجراهای یانا و برادر کوچکترش در فرار از حادثه به تصویر کشیده میشود. ترس عمومی و هرج و مرج ناشی از آن و فجایعی که این ترس بوجود می‌آورد.
(ادامه مطلب)

برندگان مسابقه داستانک‌نویسی وحشت مشخص شدند

آکادمی فانتزی – پس از پایان بازبینی و خوانش آثار توسط هیئت داوران و همچنین گزینش داستانک منتخب کاربران، برندگان مسابقه‌ی داستانک‌نویسی وحشت مشخص شدند.

مسابقه‌ی داستانک‌نویسی وحشت توسط تارنمای فنزین و با همکاری آکادمی فانتزی برگزار شد. نویسندگان فرصت داشتند آثارشان را تا تاریخ ۱ آذر ۱۳۸۹ به تارنمای فنزین ارسال کنند. داوری مسابقه نیز تا ۶ آذر به طول انجامید که در پایان سه داستانک از میان ۱۴ داستانک ارسالی برگزیده شدند و یک داستانک نیز توسط کاربران انتخاب شد.

جایزه‌های داستانک‌های برگزیده در روز شنبه ۱۳ آذر ۱۳۸۹ و در مراسم شب وحشت به برندگان اهدا می‌شود.

هیئت داوران مسابقه‌ی داستانک‌نویسی وحشت:
مهدی بنواری، فرزاد خلیلیان، علیرضا فتوحی سیاه‌پیرانی و بهزاد قدیمی.… (ادامه مطلب)

برکزیدگان مسابقه داستانک نویسی «وحشت» فردا معرفی میشوند

پس از پایان بازبینی و خوانش آثار توسط هیئت داوران و همچنین گزینش داستانک منتخب کاربران، برندگان مسابقه‌ “داستانک‌نویسی وحشت” شنبه 13 آذر معرفی می‌شوند.

به گزارش خبرنگار مهر، مسابقه‌ “داستانک‌نویسی وحشت” که توسط گروه فنزین و با همکاری آکادمی فانتزی برگزار شد مهلت دریافت آثارش اول آذرماه بود و داوری مسابقه نیز تا 6 آذر به طول انجامید که در پایان سه داستانک از میان 14 داستانک ارسالی برگزیده شدند و یک داستانک نیز توسط کاربران انتخاب شد.

جایزه‌های داستانک‌های برگزیده در روز شنبه 13 آذر در مراسم شب وحشت به برندگان اهدا می‌شود.
هیئت داوران این مسابقه مهدی بنواری، فرزاد خلیلیان، علیرضا فتوحی سیاه‌پیرانی و بهزاد قدیمی بودند که داستانک‌های “قنات زارچ” نوشته مجید دهقان، “سمفونی جیغ‌ها” از فرندزهد و “ساعت وحشت” نوشته سعید دنیوی راه به عنوان آثار برگزیده ایرانی و خارجی انتخاب کردند.
(ادامه مطلب)
Open post

طلسم قنات زارچ

بالای سرش سرمقنی پير از توی قبرستان با التماس می‌ناليد: «تورو به خدا پايين نريد آقای مهندس، جون بچه‌هاتون پايين نريد. بخدا اينجا زمين گيرتون می‌کنه»، با عصبانيت از نردبان طنابی پايين رفت. از اينکه کلی وقت صرف چانه زنی با مقنی‌های خرافاتی کرده بود، عصبانی بود. دو ماه بود که کل پروژه ثبت جهانی قنات معطل اين مقنی‌های خرافاتی مانده بود. اين دهاتی‌های احمق نه خودشون حاضر شده بودند بروند توی چاه و نه می‌گذاشتند گروه نقشه‌برداری برود توی چاه. بالاخره مجبور شد دوربين نقشه‌برداری را خودش بيندازد روی دوشش و از نردبان طنابی بيايد پايين تا ثابت کند به خاطر يک مشت خرافات نمی‌شود کار را عقب انداخت.… (ادامه مطلب)

Open post

بهمن بیگی به ابدیت کوچ کرد

توی این روزهای بد که هر روز خبر فوت هنرمندی را می شنویم، خبر مرگ محمد بهمن بیگی پایه گذار آموزش عشایر و نویسنده کتابهای زیبای در مورد زندگی عشایر، بازهم من را غافلگیر کرد. برای منی که جزو عشایر نبودم، بهمن بیگی تنها نویسنده کتابهای «ایل من، بخارای من» و «اگر قره قاچ نبود» بود. کتابهای که حال وهوای آزاد کوهستان و زیباییهای زندگی عشایری و شادی و شوخی مردم آزاده عشایر را به کتابخانه کوچک من آورد. کتابهای که عاشقانه دوستشان داشتم و دلم می خواستم روزی دست نویسنده شان را بفشارم و از او تشکر کنم. اما مسلماً برای مردم عشایر کشورمان بهمن بیگی ارزشی فراتر از این دارد.
(ادامه مطلب)
Open post

کتاب سوزان

این هم شعر قشنگی بود از برتولت برشت شاعر و نمایش نامه نویس بزرگ آلمانی در مورد جشن کتاب سوزان دوران آلمان نازی با ترجمه ناصر غیاثی که در اینجا می توانید بخوانید. من که حیف آمد در اینجا نگذارم.
کتاب سوزان

هنگام که رژیم فرمان داد کتاب‌های مضر را
در انظار عمومی بسوزانند
و همه جا ورزاها را واداشتند گاری گاری کتاب
به تل هیزم بکشانند
شاعری فراری
یکی از به‌ترین ِ شاعران
سیاهه‌ی کتاب‌های سوخته در دست
وحشت‌زده
دریافت کتاب‌های او از قلم افتاده
سراپا خشم به سوی میزتحریر شتافت
و نامه‌ای به قدرت‌مداران نوشت:
مرا بسوزانید!
با قلمی سوزان نوشت:
مرا بسوزانید!

(ادامه مطلب)
Open post
ابطحی

سیاستمدار کتابخوان

کم پیش می آید که آدم دسترسی به سیاستمداران داشته باشد، اما بالاخره من یکی از آنلاین ترینهایش را گیر آوردم! منظورم جناب آقای محمدعلی ابطحی است. از ایشان درخواست کردم که در مورد کتابخوانی بخصوص در ایام زندان بگوید. هر چند ایشان زیاد دلخوشی از این ایام ندارد و بیشتر دوست دارد این دوران را از حافظه‌اش پاک کند، اما همینکه گریزی به کتاب زدند غنیمت است، فکر کنم به زودی جهان رمان یک رمان خوان قهار دیگر را هم تحویل بگیرد. سری به وبلاگ ایشان بزنید و از مطلبشان در مورد کتاب «سرزمین گوجه های سبز» بیشتر بدانید.
(ادامه مطلب)
Open post
کتاب کمدیهای کیهانی اثر ایتالو کالوینو

کمدیهای کیهانی اثر ایتالو کالوینو

«ایتالو کالوینو» همیشه من را متعجب می کند. در واقع تنها نویسنده ای است که دیدم در ژانرهای مختلفی کار کرده و در تمام آنها نیز به نوعی دست به ابتکارات بدیع و جالب زده است. کتاب «کمدیهای کیهانی» نیز در واقع مجموعه ای از داستانهای کوتاه است که با توجه به اشاره به بعضی از نکات علمی می توان آنها را جزو ژانر علمی/تخیلی محسوب کرد.

در ابتدای هر داستان پاراگرافی است که به یک موضوع علمی اشاره می کند. این موضوع می تواند از پیدایش جهان هستی، انفجار بزرگ، سرعت نور، ساخت ماده جدید، حرکت اجرام آسمانی حول کهکشان، خلقت جهان، ایجاد جو، وضعیت ماه نسبت به زمین، انقراض دایناسورها، تکامل، پیدایش نور، شکل فضا و حتی شکل صدف حلزون اشاره کرد.… (ادامه مطلب)

Posts navigation

1 2 3 37 38 39 40 41 42 43 47 48 49
Scroll to top