خلاصه: به امینالتجار در حضور داروغه خبر میدهند که پسر او را دزدیدهاند و امین التجار و داروغه برای یافتن سرنخ به باغ رفتند. زانیار که معمای دزدی ابریشمهای چینی را حل کرده، از دور مراقب فرزانه دختر داروغه است تا سالم بخانه برسد و نقشه افسون برای ربودن او را خنثی میکند.
وقتی ببرکخان داروغه و امین التجار به باغ احمدآباد رسیدند، داروغه اجازه ورود به کسی نداد و گفت قبل از همه باید حسن میرشکار وارد شود و تفحص کند. حسن میرشکار پیرمردی کهن سال بود که داروغه همه جا به دنبال خود میبردش. معروف بود که در جوانی میرشکار شاه طهماسب بوده و حتی میتواند رد پرنده را روی هوا بزند.… (ادامه مطلب)