قفل نویسندگی!

دوروزه دچار قفل نویسندگی شدم! چهارشنبه آخرین قسمت داستان «در تعقیب» را تمام کردم و تحویل روزنامه دادم. حالا باید برای شنبه یک داستان جدید تحویل بدهم. اما هر چه فکر می کنم داستان خوبی به ذهنم نمی رسد. نه اینکه داستان خوبی سراغ نداشته باشم. اما اکثر موضوعاتی که به ذهنم می رسه مربوط به تخیلی و علمی/تخیلی است که برای روزنامه به زیاد مناسب نیست. خود روزنامه بیشتر تمایل به یک داستان طنز دارد. اما طنز نوشتن به همین سادگی نیست. کافی یک چیزی بنویسی که یک کم به خط قرمزها نزدیک باشد و آن وقت کل قرار داد با روزنامه روی هواست!(ادامه مطلب)

Scroll to top