فصل اول: منار مسجد علی

اگر يک زمانی روزگار آنقدر به شما فشار آورد که قصد خودکشی داشتید، دور بناهای قديمی بلند را خط بکشيد و اگر نه از چاله به چاه می‌افتيد. اين را از روی تجربه شخصی می‌گويم. بگذاريد ماجرا را از اول براتون تعريف کنم بعد خودتون قضاوت کنيد.
بعد سالها، شرکتی که برای برپاييش کلی زحمت کشيده بودم، ورشکست شده بود و حالا من مونده بودم و کلی وام بانکی پرداخت نشده و فشار خانواده. اين اتفاقاتی است که شايد در جوانی آدم بتواند تحمل کند، اما در ميانسالی کشنده است. اينکه هر دقيقه يک نفر از راه برسد و زحمات بيست ساله‌ شما را زير سؤال ببرد و نگاه عاقل اندر سفيه به تو بکند، حتی از فشارهای که بانک‌ها و طلبکارها وارد می‌آوردند سخت‌تر است.… (ادامه مطلب)

Scroll to top