فصلهای قبلی این داستان را میتوانید در اینجا مطالعه کنید. اما خلاصه داستان از این قرار است:
قهرمان داستان که به اشتباه به جای شاگرد کیمیاگر توسط مندیل عفریت به دربار ملکه عفریتها برده میشود، توسط ملکه مامور میشود که جام جم را پیدا کند. او پس از اطلاع از یک توطئه درباری، نجات جان مندیل از دست شیر گرسنه و در نهایت مواجهه با اژدهای فریبکار سر از شهر غولها در میآورد. و در غریبنوازی که توسط مادر مندیل اداره میشود ساکن میشود.
و حالا این شما و این ادامه داستان:
فصل نهم: جن کاتب
– از خودت دفاع کن!… (ادامه مطلب)