سال 95 به همه شما خواننده های عزیز مبارک باشد. امسال برنامه های برای خودم و این سایت دارم که امیدوارم خوشتان بیایید. انشالله سعی میکنم روال انتشار روزانه داستانها را ادامه بدهم. سال گذشته داستان در تعقیب را در 14 قسمت و داستان یک عیار و چهل طرار را که تابحال بیش از 120 قسمت شده منتشر کردم. این داستان به زودی به پایان خودش نزدیک میشود و دنبال آن هستم که انشالله امسال پس از ویرایش و افزودن چند فصل جدید آن را به صورت کتاب منتشر کنم.
بعد از آن قصد دارم داستان «مرگ جاوید» را منتشر کنم که داستان بومی از خون آشامهاست. اما برای انتشار آن در اینجا دو به شک هستم. چون دوست دارم آن را به صورت یک کتاب منتشر کنم. اما از طرفی ناشرهای سنتی دوست ندارند کتابی را چاپ کنند که قبلا در فضای مجازی منتشر شده باشد. برای همین اگر کتاب را در سایت بگذارم، امکان چاپش منتفی است. از طرفی نسبت درآمد سایت به هزینه هایش خیلی ناچیز است و من علیرغم اینکه از نویسندگی لذت می برم، دوست دارم حداقل راهی پیدا کنم که از آن درآمد هم داشته باشم تا بتوانم به مرور آن را جایگزین شغل اصلیم بکنم و تمام وقت به نوشتن بپردازم. برای همین دو به شک هستم که داستان را بگذاریم اینجا یا نه؟ ممکن است داستان را فقط برای برخی از خوانندگان وفادار به صورت رمزدار منتشر کنم تا بازخورد آن را داشته باشم و بعد بروم سراغ چاپ آن. بد نیست شما دوستان و خوانندگان عزیز در این مورد من را راهنمائی کند. آیا به نظرتان نوشته های من به آن حد از پختگی رسیده است که به صورت کتاب چاپ شود؟ آیا خوانندگان سنتی از آن خوششان خواهد آمد؟ یا اینکه آیا شما حاضر هستید بعنوان یک خواننده برای خواندن آنها چه در سایت و یا به صورت کتاب پول پرداخت کنید. خواهشمندم در این مورد بی پرده راهنمائی بفرمایید. نظرات شما برای من خیلی مهم است.
در نهایت همانطور که بارها قول دادم به سراغ داستان ماجراهای پشت کوه قاف خواهم رفت و آن را ادامه می دهم چون خیلی دلم برای آن تنگ شده است. در کنار آن ممکن است یک مجموعه داستان کوتاه طنز هم شروع کنم که بیشتر برای کار روزنامه مورد استفاده قرار میگیرد. البته در این مورد هم شک دارم که آنها را در این سایت منتشر کنم یا در سایت داستان ما آنها را منتشر بکنم که بیشتر و به صورت تخصصی تر به داستان میپردازد و این سایت را برای مقاله های فنی و کارهای تخصصی خودم بگذارم. نظر شما دوستان در این مورد چیست؟
سال گذشته بیشتر بخاطر شلوغی کارها و کمی هم تنبلی فرصت شرکت در خیلی از مسابقات ادبی را از دست دادم و در برخی نیز رتبه نیاوردم. امسال بدون توجه به اینکه آیا رتبه ای خواهم آورد یا نه، بازهم به شرکت در مسابقات ادامه می دهم.
در پایان برای همگی شما سالی خوب، خوش و سرشار از شادی و سلامتی آرزو دارم و امیدوارم در امسال به بهترین آرزوی خودتان برسید
مجید دهقان