این تابستان این افتخار را دارم که بعنوان مدرس در موسسه افسان سرا به تدریس دوره سمک عیار بپردازم. سمک عیار محبوبترین داستان من از میان قصه های کهن ادبیات فارسی است. قصه ای که پر از خلاقیتهای بینظیر قصه گویان قدیم است.
عیاران، قهرمانان واقعی مردم ایران بودند. جوانمردانی که به زور بازو یا قدرت کیسه پول خود متکی نبودند. آنها معمولاً مردمانی ناداشت و فقیر بودند که از مردم مظلوم و غریب دفاع میکردند. به نظرم در این روزهای سخت که از هر طرف فریاد آی دزد، آی دزد بلند است باید دوباره این فرهنگ عیاری را زنده کنیم. باید دوباره عیاران را پرورش بدهیم. افرادی مثل یعقوب لیث که حتی تا پای کشتن نزدیکان خود برای احقاق حق مظلومی رفت. باید بتوانیم چون ابومسلمهای را دوباره به دنیا معرفی کنیم که از احقاق حقی کوچکی به تاج بخشی رسید. خواندن ادبیات عیاری غنی خودمان از جمله اسکندرنامه نقالی، دارابنامه بیغمی، ابومسلم نامه، حمزه نامه و صدالبته سرعیاران سمک عیار کاری است که بر همه ما لازم است.
این روزها نینجاهای ژاپنی را همه دنیا میشناسند و حتی روزی در تقویم برای خودشان دارند، در حالی که عیاران ما هم قدیمیتر بودند و هم موفقتر و هم مردمیتر. من در حد توان خودم، در تلاشم که دوباره یاد و نشان آنها را زنده بکنم.
خیلی عالیه که فرصت این مطالعات تاریخی فراهم بشه. الان بیشتر اسم مرغهای همسایه مشهوره مثل رابین هود و غیره که بخاطر تبلیغاتیه که واسشون انجام میشه. اونور آبیها با هزار هزینه و زحمت از بارقه های کم نور فرهنگ غربی میخوان چلچراغ تمدن واسه خودشون بسازن. در حالیکه ما کار ساده تری داریم و فقط کافیه اسمهای بزرگ بیشمار تاریخ خودمونو از دل کتابهایی که پیشینیان ما زحمت گردآوریشونو کشیدن بیرون بیاریم و دریاهایی با موجهای خروشان بوجود بیاریم. البته که این کار همت وسیع میطلبه که ماشالله در وجود شما هست. موفق باشید و خیلی شاد شدم از شنیدن این خبر.
بسیار سپاسگزارم برادرجان