سریال ۲۴ یک مجموعه تلویزیونی پلیسی است، که تا بحال ۹ فصل از آن ساخته شده است. این سریال بیشتر حول محور شخصی جک باور میچرخد که یک مامور سازمان ضد تروریست آمریکا میباشد. او در اکثر قسمتهای این سریال با تروریستهای سر و کار دارد که یا قصد دارند دست به کشتار عظیم مردم آمریکا بزنند و یا میخواهند رئیس جمهور آمریکا را بکشند. این سریال در اکثر سایتهای رتبه بندی، امتیازهای خوبی کسب کرده است و بارها جوایز مختلف در زمینه نویسندگی، کارگردانی، بازیگری، بدلکاری، صداگذاری و موسیقی دریافت کرده است.
سریال ۲۴ نزدیک ۱۴ سال از سال ۲۰۰۱ تا ۲۰۱۴ ساخته و پخش میشد و شامل ۹ فصل و ۲۰۴ قسمت است. در کنار سریال یک فیلم سینمایی به نام رستگاری و یک سریال مشتق شده از آن به نام میراث نیز ساخته شده است و تا بحال چند بازی موبایل و کامپیوتری نیز از روی آن ساخته شد است.
جذابیتها
- هر فصل سریال شامل ۲۴ قسمت است که هر قسمت یک ساعت (تقریبا ۴۰ دقیقه) از یک شبانه روز را نشان میدهد. و در واقع شما یک ماجرای یک روزه را در طول یک فصل تماشا میکنید. البته فصل ۹ تنها شامل ۱۲ قسمت است. نمایش گذر زمان به صورت یک ساعت دیجیتالی در میانه های هر قسمت سریال با ریتم صدای خاص آن، تماشاگر را مجذوب میکند و به نظر در حال تماشای یک مستند خبری است تا یک سریال پلیسی.
- در دنیای امروز ترویست و پرداختان به آن و چگونگی مبارزه با آن از مسائل روز و جذاب است. آشنا شدن با انواع تهدیدات و چگونگی مقابله با آن از نقاط قوت سریال است.
- در کنار داستان سریال، معمولا دوستان و خانواده قهرمان داستان نیز وارد ماجرا میشوند که به بار احساسی و درام سریال کمک میکند. این سریال عنوان طولانیترین سریال درام را در زمان خود کسب کرده بود.
- شخصیت پردازی جک باور و بازی خوب «کیفرساترلند» در این نقش، شما را مسلما جذب این سریال میکند.
- شخصیتهای مختلف در سطوح مختلف سریال در حال مبارزه هستند. رئیس جمهوری که با کابینه اش در حال جنگ است. رئیس CTU که با مقامات بالاتر در گیر است. کارمندان CTU که با هم دیگر در چالش هستند و جک باور که از همه سو مورد حمله قرار میگیرد، جذابیت این سریال را بیشتر کرده است.
ضعفها
- ریتم داستان اصلی سریال بارها در فصلهای مختلف تکرار میشود. جک باور در ابتدا به دنبال یک گروه تروریستی خارجی است. (معمولاً دوازه قسمت اول) سپس مشخص میشود که این افراد حامیانی در داخل آمریکا دارند (هشت قسمت بعدی) که در نهایت به یک فرد رده اول در دولت و حتی برخی اوقات به خود رئیس جمهور آمریکا میرسد (چهار قسمت اخر)
- یکی از موارد تکراری در میان فصول سریال، به دست گرفتن قدرت توسط معاون رئیس جمهور و به نوعی کودتا علیه رئیس جمهورآمریکا است. هر چند در قانون اساسی آمریکا با شرط و شروط مختلف این مسئله قانونی است. اما در طول تاریخ آمریکا فقط ۵ بار تا بحال یک معاون رئیس جمهور بدون شرکت در انتخابات توانسته قدرت را به دست بگیرید و تکرار چنین چیزی در داستانهای فصول مختلف سریال، از جذابیت آن به شدت میکاهد و به نظر میرسد نویسندگان هیچ موضوع دیگری برای پرداختن به آن به ذهنشان نرسیده است.
- به نظر من درک سیاست خارجی نویسندگان سریال بسیار پایین و سطحی بود و این برای یک سریال با محور تروریست که مستقیما به سیاست مربوط میشود بسیار بد است! به جز چند کشور شاخص مثل روسیه، چین وانگلیسی و چند اشاره به جنگ با صربستان بقیه کشورها بخصوص در حوزه خاورمیانه مجازی هستند!
- سریال به نوعی تشویق شکنجه است! چون قهرمان داستان جک باور در اکثر موارد با شکنجه جسمی یا روحی متهمان را به حرف زدن وادار میکند.
- نویسندگان سریال، سازمانی به نام CTU یا مرکز مبارزه با تروریست از خودشان اختراع کردند ولی روال مشخص و چارت سازمانی برای این سازمان که مثل اختاپوسی به هم اطلاعات مردم دسترسی دارد، تعریف نکرده اند. و در فصول مختلف شاهد این بهم ریختگی هستیم تا جایی که در نهایت تصمیم میگیرند که این سازمان را منحل بکنند!
- در اکثر فصلها، در همان چند قسمت اول سریال، جک باور به شدت زخمی میشود. اما تا انتهای سریال در حال انجام انواع و اقسام حرکتهای سنگین بدنی است! در واقع تا حد زیادی قهرمان این سریال به یک ابر قهرمان تبدیل شده است. که برای یک سریال پلیسی خوب نیست.
- آدمهای توی داستان در طول این ۲۴ ساعتی که به تصویر کشیده میشود هیچ چیزی نمیخورند، نمیخوابند و هیچ رفتار انسانی از خود ندارند.
- به غیر از چند فصل اول سریال، داستان معمولاً خیلی کش آمده و حوصله سر بر است. مثل این که بخواهند یک فیلم سینمایی را بکشند و ۲۴ قسمتش بکنند.
- سریال به شدت ضد مسلمانان است و در طول بیش از ۲۰۰ قسمت سریال، شما کمتر از انگشتان یک دست مسلمان خوب می بینید. این موضوع حتی در خود آمریکا نیز به شدت مورد انتقاد قرار گرفت و بسیاری از شوراهای مسلمانان به آن اعتراض داشتند.
- از نظر کار فنی که من بیشتر با آن آشنا هستم، یعنی کامپیوترها وشبکههای ارتباطی، مشکلات اساسی بخصوص در فصول آخر مشهود است و به نظرم نویسنده و کارگردان حتما میبایست از مشاور فنی استفاده میکردند.
- شخصیتپردازیها اکثر مشکل دارند مثلا شما گاهی رئیس جمهورانی را میبینید که قدرت یک تصمیمگیری ساده را هم ندارند که این سوال را پیش میآورد که چطور چنین شخصی توانسته از پلهای سیاست تا این حد بالا بیایید
- تبدیل شدن یک دوست به دشمن نیز از روالهای تکراری داستان است.
پیشنهاد برای دیدن سریال ۲۴
اگر به یک سریال پلیسی/جاسوسی علاقه دارید،سریال ۲۴ میتواند انتخاب خوبی برایتان باشد. در غیر این صورت پیشنهاد نمیشود. خود من شاید اگر فصل جدیدی از سریال بیاید آنرا تماشا کنم، اما دوباره پای قسمتهای قبلی این سریال نمی نشینم.
بنظرم تنها خوبی این سریال که ندیدمش تا الان، این بود که باعث شد شما دست به قلم بشین و مطلبی ازتون بخونیم. توی این عصر کرونا زده، چیزی خوندن از یک قلم آشنا خیلی دلچسبه.
خیلی سریال گیرای بووود