فاجعه اقیانوس آرام و مارشال رومل اثر جورج بلوند و ژنرال دسموند یانگ – معرفی کتاب
همانطور که از نام کتاب مشخص است، این کتاب شامل دو بخش مستقل مىباشد که به صورت پاورقى در روزنامهها و مجلات چاپ مىشده است و پس از فوت مترجم به صورت یک کتاب گردآورى و چاپ شده است.
قسمت اول کتاب به نام «فاجعه اقیانوس آرام» به نوعى یک رمان تاریخى است که بر اساس سرگذشت یک ملوان جوان به نام «کارل» است که وظیفه توپچى ناو هواپیمابر «انترپرایز» را بهعهده دارد. ماجرا از زمان آغاز حمله ژاپنىها به بندر مروارید یا همان «پرل هاربور» شروع مىشود. در این حمله جالب ژاپنىها تقریباً تمامى نیروى دریائى آمریکا در اقیانوس آرام از بین مىرود. تنها ناو انترپرایز که در زمان حمله خارج از بندر بودهاست نجات میابد. اما این ناو نیز مورد حمله هواپیماها و زیردریائىهاى ژاپنى قرار مىگیرد و بالاخره در حالى که با زاویه ۱۵ درجه کج شده است خود را به بندر آتش گرفته «پرل هاربور» مىرساند و نجات مىباید.
در بخش بعدى این ماجرا مربوط به چند سال بعد است و زمانى است که ناوگانى که ناو انترپرایز تعمیر شده در راس آن هست، به طور اتفاقى به یک ناوگان عظیم کشتىهاى حمل و نقل ژاپنى (بیش از ۹۰ کشتى) برخورد مىکند. این ناوگان عظیم اسکورت سبکى دارد و آمریکائىها تقریباً موفق مىشوند تمام این کشتىها را غرق کنند.
انسان وقتى این ماجراها را مىخواند نمىتواند از افسوس خوردن در مورد جنگ خوددارى کند و این ماجراى ۱۰۰ صفحهاى قسمتى از زشتىهاى جنگ را به تصویر مىکشد.
قسمت دوم درباره یکى از معروفترین ژنرالهاى جنگ جهانى دوم یعنى «مارشال رومل» است. «مارشال رومل» که به ایدئولوژى نازى کوچکترین اعتقادى نداشت، براى آلمان در جبهههاى مختلفى جنگید ولى شهرت خود را از جنگ در صحراى آفریقا در مقابل سپاه انگلیسىها بدست آورد. و لقب روباهصحرا را دریافت کرد.
جالبى عملیات این ژنرال و همچنین بزرگمنشی او باعث شده است که حتى دشمنان او یعنى انگلیسىها نیز به تعریف و تمجید از او بپردازند. بعنوان مثال همین کتاب به قلم «ژنرال دسموند یانگ» انگلیسى مىباشد که خود به دست افراد رومل اسیر شده است.
نکات فراوانى در این کتاب برایم جالب بود. بعنوان مثال «رومل» هر چند یک افسر آلمانى است ولى در واقع به عنوان سرفرماندهى ارتش مشترک ایتالیا در آفریقا عملیات را اداره مىکند.
جنگ جهانى دوم عرصه سلاحى بود که در اواخر جنگ جهانى اول پا به عرصه وجود گذاشت. تانک و زرهپوشها تقریباً سلاح بىرقیبى بودند که به شما قدرت و سرعت را همزمان مىداند و با توجه به عدم وجود سلاحهاى ضد تانک قابل حمل (مانند بازوکا و آر.پى.جى) و همچنین عدم امکان حمله هوائى به آن تنها مىشد با تانک و یا توپخانه ضد زره به مقابله با آن رفت.
رومل هم در زمینه حمله با تانک و هم در زمینه دفاع در مقابل تانک، بىرقیب بود. او تا یک قدمى اسکندریه و پورت سعید که دروازه ورودى خاورمیانه بود انگلیسىها را عقب راند. اما به دلیل رقابتهاى رهبران حزبى در داخل آلمان و ایتالیا و عدم ارسال تجهیزات و نیروهاى مورد نیاز براى او، بالاخره ترکیبى از نیروهاى کشورهاى مشترکالمنافع (انگلیس، ایرلند، هند، زلاندنو، استرالیا، آفریقاى جنوبى و …. ) و آمریکائىها با تجهیزات جدیدتر و پشتیبانى قوىتر توانستند نیرو فرسوده او را شکست بدهند.
این جنگ در ساحل شمالى قاره آفریقا به وسعت بیش از ده هزار کیلومتر به وقوع پیوست است. و جالب است که بدانید هر دو طرف جنگ هنوز نیز به آن افتخار مىکنند. (این را از فیلمهاى متعددى که در مورد این جنگ ساخته شده است مىتوانید مشاهدهکنید.)
سرگذشت رومل پس از آفریقا غمانگیز است. او را مامور مراقبت از سواحل غربى اروپا مىکنند، اما هیچگونه نیرو و تجهیزاتى در اختیار او نمىگذارند. اما نام او براى آلمانىها روحیه مىآورد و براى دشمنانش تضعیف روحیه. (جالب است بدانید که فیلذ مارشال سر کلوداوچین لک سر فرماندهى انگلیسىها در آفریقا طى فرمانى به افسرانش دستور مىدهد که از بردن نام رومل خوددارى کنند و بیشتر از لفظ «آلمانىها» و یا «دشمن» استفاده کنند تا روحیه سربازان از بین نرود!)
حمله نیروهاى متفقین به سواحل نورماندى و در هم شکستن سپاه ضعیف آلمانها در آنجا، شکستى بود که هیتلر و رفقایش نمىخواستند به عهده بگیرند. براى همین همه تقصیرها را به گردن رومل انداختند و از او خواستند که با خودکشى به این ننگ خاتمه بدهد. وقتى رومل نپذیرفت و تصمیم مىگیرد در مقابل دادگاه نظامى حاضر شود، خانواده او را تهدید مىکنند. رومل که در آفریقا همیشه در خط مقدم جبهه و حتى بعضى مواقع جلوتر از خط مقدم بوده است، مجبور مىشود به این ماجرا تن دهد.
آدم وقتى این کتابها را مىخواند، به حال فرماندهان و رزمندگان خودمان افسوس مىخورد. هر چند کتابهاى زیادى در مورد آنها نوشته شده است، ولى کمتر موفق بوده است. امروزه ما از فرماندهان دلیرى ارتشى و سپاهى کمتر زندگىنامه خوبى داریم. همچنین عملیاتهاى انجام شده کمتر به گونه مستند ارائه شده است. تا نسل فعلى و آینده، از خواندن آن تجربه کسب بکنند. جالب این است که عملیاتهاى نظامى این عزیزان در بعضى مواقع بسیار جالب توجه بوده است.
در هر دو قسمت کتاب، بعنوان کتابهاى تاریخى، مشخصات، عکس و نقشههاى کمى وجود دارد. به طور مثال هیچ عکسى از تانکهاى مورد استفاده در نبرد آفریقا و یا هواپیماها مورد استفاده از نبرد اقیانوس آرام به چشم نمىخورد.
کتاب اول که قرار بوده است یک داستان باشد، تقریباً فاقد ارزش داستانى است. و کتاب دوم نیز که قرار است یک زندگىنامه نظامى باشد، فاقد بسیارى از مشخصههاى زندگىنامه مىباشد حال بحث نظامىگرى آن بجاى خود. اما اگر به تاریخ، بخصوص تاریخ جنگها علاقهمند هستید و کتابهاى تخصصىترى در مورد این دو واقع (جنگ اقیانوس آرام و زندگى رومل) نخواندهاید، این کتاب برایتان مناسب است.
نام کتاب: فاجعه اقیانوس آرام (و مارشال رومل-روباه صحرا)
نویسندهگان: جورج بلوند و ژنرال دسموند یانگ
مترجم: ذبیحالله منصورى
ناشر: انتشارات زرین
نوبت چاپ: دوم ۱۳۷۶
شمارگان: ۳۳۰۰ نسخه
شابک: ۵-۱۱۱-۴۰۷-۹۶۴
صفحه: ۴۴۵ صفحه
قیمت: ۱۶،۵۰۰ ریال
__________
پ.ن: این مطلب نخستین بار برای وبلاگ کرم کتاب نوشته شده است.