داستان دنباله دار یک عیار و چهل طرار (77): نقشه گرگین
خلاصه: در قسمت قبلی خواندیم که افسون که توسط زانیار عیار دستگیر شده بود، در هنگام انتقال به زندان از دست ماموران شاه فرار میکند.
شبی که زانیار به اردوگاه راهزنان زد، گرگین خسته در گوشهای خوابیده بود که با فریاد ارغون بیدار شد و وقتی در پشت چادر، ارغون را با تیری در سینهاش یافت و با باران تیر زانیار مواجهه شد، او هم مثل دیگران فکر کرد که نظامیان شبیخون زدهاند. پس فوری به چادر ارغون دوید، با ارزشترین صندوقچهای که یافت را برداشت و در تاریکی با اسب فرار کرد و تا صبح تاخت.
وقتی سپیده زد، اصلا نمیدانست کجاست.… (ادامه مطلب)