داستان دنباله دار یک عیار و چهل طرار (69): نبرد در کبوترآباد
خلاصه: خواندیم که پس از فراری دادن افسون توسط برادرش ارغون از زندان، شاه دستور داد داروغه به زندان بیفتد و بر شاهزاده هم به دلیل عشق به دختر داروغه غضب کرد. اما شاهزاده و فرزانه هر دو توسط افسون و ارغون دزدیده شدند. زانیار با یارعلی به نجات آنها رفتند. اما در هنگام فرار، یارعلی باقیماند تا با مرگش راهزنان را به تاخیر بیندازد.
زانیار و فرزانه بدون آنکه از مرگ تنها و قهرمانانه یارعلی باخبر باشند به آبادی رسیدند که شاهزاده ساعتی پیش به آنجا وارد شده بود. شاهزاده به محض رسیدن به آبادی درب خانهها را به صدا در آورد و به آنها گفت که راهزنان ممکن است هر لحظه از راه برسند.… (ادامه مطلب)