فکر کنم تمام نویسندههاى سریالى وقتى شروع مىکنند پر از ایده هستند اما به مرور از ایده خالى مىشوند! (البته ایزاک آسیموف مستثنا است!) دارن شان، نویسنده سرى کتابهاى «قصههاى سرزمین اشباح» نیز جزو همین نویسنده است. در حالى که جلد یک (سیرک عجایب) حول ایده عجیب و غیر عادى مىگشت و جلدهاى دوم (دستیار یک شبح) و سوم (دخمه خونین) این ایده را بیشتر مىپروراند، و تا حدودى داستان بعنوان یک داستان ترسناک موفق شده بود، جلد چهار (کوهستان شبح) بسیار کسالتآور است.
البته این کسالت آورى بیشتر موقعى محسوس است که در پایان داستان، مىفهمید این داستان ادامهدار است و شما نیز ادامه آن را در دسترس ندارید!… (ادامه مطلب)