با وجود اینکه چند وقتى زیاد فرصت کتابخواندن ندارم و کوهى از کتابهاى نخوانده دور و برم را پر کرده، ولى چند هفته پیش که رفتم کتابى را بگذارم توى کتابخانه فکسنیم، چشمم خورد به کتاب «دنیاى کوچک دُن کامیلو» و به شدت هوس خواندنش را کردم. کتاب را بیرون آوردم و گذاشتم روى کوه کتابهایم نخوانده، اما هنوز فرصت خواندنش را نکردم. در عوضش این موضوع باعث شد که اسم نویسندهاش به چشمم بخورد آقاى «جووانى گوارسکى». براى همین یک هفته بعدش که رفته بودم کتاب فروشى و یک کتاب از همان نویسنده را دیدم، فورى و بدون هیچ چک و چونهاى آن را خریدم.… (ادامه مطلب)