کتاب «حلقه» یا «The Loop» (اسم انگلیسى را گفتم که بفهمید هیچ ارتباطى با حلقه «The Ring» ارباب حلقهها ندارد!) یک سیکل کامل را نشان مىدهد. این سیکل هر چند از یک گرگ شروع مىشود اما به گرگ ختم نمىشود!
شروع داستان که مرا واداشت تا این کتاب را بخرم داستان گرگى را به تصویر کشیده که به حریم انسانها تجاوز کرده بود. در ادامه داستان هر چند خانواده گرگهاى که تازه در منطقه شروع به زندگى کردهاند محور داستان است. اما بیشتر به روابط بین انسانهاى مختلف مىپردازد.
این انسانها متضاد عبارتند از:
- دامداران خودپسند و ماموران حفظ محیط زیست،
- دامداران بیچاره و ماموران موسسه کنترل آسیب حیوانات (جاى این یکى در ایران خالى است و اگر نه این بالاها سر حیوانات کم نظیرمان مانند یوزپلنگها و گرگهاى ما نمىآمد!)
- شوهران هوسران و زنهاى بىهوس
- پسران بىزبان و دامادهاى دروغگو
- ماموران عاشق کار و ماموران عاشق دیگران!
- تلهگذاران قانونى و تلهگذاران غیرقانونى
- گزارشگران جذاب و گزارشنویسان واقعى!
- پدران خشن و پسران مهربان
- ضد قهرمانان و قهرمانان
داستان در دل خود به موضوع حیاتوحش و موجودات در حال انقراض در تقابل با دامدارى و کشاورز پرداخته است. گرگها که در این کتاب محور داستان هستند به سرزمینى برگشتهاند که زمانى شکارچیان از جمجمه آنها جاده مىساختند. اما حتى در زمان حال که تنها یک خانواده کوچک گرگها وارد این منطقه دامدارى شده است. و با توجه به حمایتهاى که دولت از این حیوانات مىکند و حتى حاضر است، جبران خسارت زیانهاى وارده به کشاورزان را بکند، اما بازهم دامداران چشم دیدن گرگها را ندارند! و انواع و اقسام بلاها را بر سر این شکارچیان برجسته طبیعت مىآورند.
من از دوران نوجوانى و بعد از خواندن اثر پر قدرت جک لندن یعنى «سپیددندان» عاشق گرگها شدم. البته قبل از همه باید خواهش کنم همه این کتابهاى بىمزه که به اسم کتابهاى نوجوانان و یا فیلمها و سریالهاى تلویزیونى که به نام «سپیددندان» ساخته شده است را فراموش کنید. و تنها و تنها به دنبال خواندن اصل کتاب «سپیددندان» بروید که به نوعى در آن «جک لندن»، فلسفه طبیعى و قانون جنگ را در هم آمیخته است، بروید.
همانطور که گفتم من عاشق گرگها، و زندگى کامل آنها هستم. بنابراین با دیدن عکس روى جلد کتاب و خواندن چند پاراگراف اول کتاب «حلقه»، آن را خریدم. اما در نهایت این کتاب بیشتر به مسائل زناشوئى و عشق جوانان به پیران و بالعکس پرداخته است تا گرگها! هر چند شما وجود گرگها را در هر فصل کتاب حس مىکنید! اما حضورشان را خیر! در واقع گرگها در پشت زندگى انسانها زندگى مىکنند! خوب؛ این موضوع براى من زیاد خوشایند نبود و مىتوانم بگویم کتاب توى ذوقم زد.
اما فکر کنم براى دوستانى که به دنبال کتابهاى رمانتیک هستند کتاب مناسبى باشد.
هر چند براى عشاق گرگها و طبیعت دوستان نیز در این کمبود کتابهاى زیبا در این رابطه، این کتاب هم، زیاد بد نیست.
به امید روزى که نویسندگان و مترجمان ما هم با طبیعت آشتى کنند و حداقل همانقدر که چاپ کتابهایشان به طبیعت ضرر مىزند، با اشارات مناسب و مطالب آموزنده، به خوانندگانشان در مورد طبیعت آگاهى بدهند و فقط از زیبائىهاى آن تعریف نکنند و مسائل و مشکلات بوجود آمده براى طبیعت را هم شرح بدهند.
شاد و کتابخوان باشید.
کتاب: حلقه
نویسنده: نیکولاس ایوانز
مترجم: مهدى قراچهداغى
ناشر: نشر البرز
نوبت چاپ: چاپ اول ۱۳۷۸
تعداد صفحه: ۴۴۴
شمارگان: ۳۰۰۰ نسخه
قیمت: ۲۰،۵۰۰ ریال
شابک: ۴-۲۳۸-۴۴۲-۹۶۴
__________
پ.ن: این مطلب نخستین بار برای وبلاگ کرم کتاب نوشته شده است.