شاهکار جى. آر. آر تالکین بدون شک سهگانه «Lord of The Ring» است که در ایران به نام «ارباب حلقهها» معروف شده است.
«ارباب حلقهها» داستان همیشگی مبارزه بین پاکی و پلیدی است. در این داستان که در سرزمینی اساطیری به نام «سرزمین میانه» اتفاق میافتد، مظهر پلیدی همان «سائورون» کسی است که حلقه قدرت را به طور مخفیانه و بدون آنکه «الف ها» (یا همان پریان) با خبر شوند از روی روش آنها ساخته است. تا بر سه حلقه «الف ها» , هفت حلقه «دورفها» (یا کوتوله ها) و نه حلقه «آدمیان» فرمانروائی کند. اینکه مظهر پاکی در این داستان کیست، اندکی دشوار است شاید بهترین انتخاب «گندالف جادوگر» باشد، الف ها نیز به گونه ای مظهر خوبی و پاکی هستند، حتی آدمیان و دورفها نیاز در مقابل پلیدی مظهر خوبی هستند. اما به نظر من در این میان تنها هابیت ها هستند که با اخلاق بچه گانه خود مظهر پاکی و معصومیت هستند.
کتاب یاران حلقه به نوعی دنبالهای بر کتاب «هابیتها» یا «رفت و برگشت از سفر» است و یا شاید بهتر باشد بگویم کتاب «هابیتها» مقدمهای بر سری ارباب حلقهها است. در کتاب هابیتها شما ماجرای سفر بیلبو بگینز به همراه یک گروه ماجراجوی دورف را دنبال میکنید. در پایان آن کتاب بیلبو با غنایم خود از سفر به خانه بر میگردد. اما در میان طلا و جواهراتی که با خود به خانه برمیگرداند، حلقه سادهای هست که بیلبو از موجودی عجیب به نام گولوم برداشته است. در نظر بیلبو این حلقه بازیچهای جادوئی است که میشود با آن نامرئی شد و از چشم دشمنان و یا حتی آشنایان ناخواسته مخفی گردید. گندالف در داستان «هابیتها» نیم نگاهی به حلقه میاندازد و از آن میگذرد. بنابراین خواننده آن داستان به هیچ وجه نمیتواند حدس بزند که این حلقه چه تاثیر عظیم نه تنها بر زندگی این دو نفر و آشنایانشان میگذرد، بلکه بر سرنوشت تمامی مردم «سرزمین میانه» اثر خواهد گذشت.
کتاب هابیتها با برگشت بیلبو بگینز به خانه خود در شایر به پایان میرسد و کتاب یاران حلقه شصت سال بعد (هابیت ها عمری طولانیتر از انسانها دارند) با تصمیم به سفر جدید بیلبو از شایر آغاز میشود. اما قهرمان این داستان دیگر بیلبو نیست، بلکه فرودو پسرخوانده بیلبو که حلقه را از بیلبو به ارث برده است، کسی است که در کتاب «یاران حلقه» محور داستان میشود. «فرودو» در همان ابتدای کار توسط «گندالف» از راز مخوف حلقه و چگونکی ساخت آن آگاه میشود. اما گندالف با چند توصیه مبهم مجدداً به سفر میرود تا مطالب بیشتری در مورد حلقه و روش نابود کردن آن به دست بیاورد. در این میان فرودو تصمیم میگیرد که برای دور نگه داشتن خطر از شایر و هابیتهای دوست داشتنیش، دست به سفر بزند. اما خطر خیلی زودتر از آنکه فکر میکرد به سراغش میآید و او را در نیمههای راهش در دل شایر غافلگیر میکند.
بقیه داستان به دو بخش تقسیم شده است، نخست سفر هابیتها در زیر سایه وحشت سواران سیاه پوش به خانه الروند است. الروند در کتاب «هابیت ها» نیز هم در سفر رفت و هم در سفر برگشت از بیلبو پذیرائی کرده بود. اما پذیرائی اینبارش متفاوت است. در آن کتاب شما او را بیشتر به صورت یک «ارباب جنگلی» تصور میکردید. اما اینبار او پادشاهی است که سفرای مختلف به دربارش آمدهاند، گروهی برای مشاوره، گروهی برای درخواست کمک، و گروهی برای یاری رساندن. در نهایت شورائی تشکیل میشود و وظیفه دشوار را بر دوش فرودو «حامل حلقه» میگذارد. حلقه میبایست در آتش کوه هلاکت (یا اورودروین) نابود شود. در این راه افرادی نیز خود خواسته و یا به دستور شورا همراهیش میکنند. این افراد عبارتند از:
- فرودو «حامل حلقه»
- گندالف خاکستری، کسی که بعد از سائورون «ارباب حلقه» و سارومان «جادوگر خیانت پیشه» بیش از همه در مورد حلقه اطلاعات دارد.
- آراگورن پسر آراتورن یا همان استرایدر وارث پادشاهی ایزیلدور – آراگورن از نخستین ظهورش در میهمانخانه، انسانی اسرار آمیز جلوه میکند. اما به مرور این اسرار کنار میرود و با این شخصیت بیشتر آشنا میشویم. مشخص است که آرگورن نقش مهمی در این ماجرا دارد. نقشی که در پیشگوئیهای گذشتهگان به وضوح پیشبینی شده است.
- بورومیر در این داستان شاهزادهای از سرزمین گوندور معرفی میشود. سرزمین گوندور سرزمینی هم مرز سرزمین تاریکی «موردور» است و مردمانش سالهای سال است که در حال مبارزه با پلیدی هستند. او نقش اساسی در قسمت نهائی این کتاب (یاران حلقه) دارد و باعث جدائی «فرودو» از گروه میشود. هر چند نیتی خوبی داشت.
- لگولاس از میان الفها برگزیده میشود تا این گروه را همراهی کند. وجود او باعث میشود تا گروه پس از نبرد در موریا، بتوانند به بیشهطلائی بروند. اما نقش دیگری که در این داستان برای او در نظر گرفته شده است، دوستی با دورفها است. که کینهای قدیمی از الفها در سینه دارند.
- گیملی دورف، که گروه را به موریا راهنمائی کند. تقابل او و لگولاس که در طول داستان کینه قدیمی نسلهای قبلی خود را فراموش میکنند و به دوستان صمیمی تبدیل میشوند، یکی از نکات زیبای داستان است که کم و زیاد رنگ و بوی اساطیری نیز دارد.
- «مری» یکی از دو دوست هابیت «فرودو» که از شایر همراه او بودهاند در ادامه سفر نیز او را همراهی میکنند. هر چند بعد از اتمام بخش اول کتاب، نقش کمی به عهده دارند.
- «پیپین» یکی دیگر از دوست هابیت «فرودو» که از شایر همراه او بودهاند.
- کوچکترین و بیاهمیتترین عضو این گروه «سام» خدمتکار هابیت «فرودو» است. اما هر خواننده نکتهسنجی از نگاههای گندولف خاکستری به نقش مهمتر او در این داستان پیخواهد برد.
در بخش دوم کتاب این گروه به صورت مخفیانه به سمت دل تاریکی در سرزمین «موردور» حرکت میکنند. اما از همان قدمهای اول با مشکلات زیادی برخورد میکنند. و بدون شک یکی از زیباترین بخشهای این کتاب سفر در دل تاریکی موریا سرزمین پیشین دورفهاست. موریا ترس و وحشت را در دل گروه بیدار میکند و پس از ماجراهای فراوان گروه به محاصره سربازان تاریکی در میآیند. در پایان هر گندالف در اعماق آتش زمین به همراه هیولائی قویتر از خودش ناپدید میشود و یاران دیگر از موریا فرار میکنند.
داستان بدون شک بسیار زیبا و پر هیجان است. داستان را باید خودتان بخوانید تا لذت آن را درک کنید. اگر هم فکر میکنید تنها با دیدن فیلمش میتوانید به عمق داستان پی ببرید، سخت در اشتباه هستید و مسلماً بهره کمتری از هیجان داستان بخصوص در بخشهای فرار از دست سواران سیاهپوش، یا ملاقات با بامبادیل، ماجرای گورپشته و سفر در موریا خواهید برد.
تنها نکته منفی داستان توصیفات بیش از اندازه نویسنده است که هیجانزدگی شما را در طول داستان تسکین نمیدهد. اما بدون شک تمام این توصیفات و جزئیات در بخشهای آینده به گونهای ظهور خواهند یافت.
ماجرای کتاب یاران حلقه در واقع یک داستان ماموریت پهلوانانه است که در ادبیات اسطورهای نمونههای زیادی دارد. در این گونه داستانها گروهی برای رسیدن به یک هدف گرد هم میآیند، کینههای خود را فراموش میکنند و در مقابل دشمن قویتر و یا هدف ماموریت دست اتحاد به هم میدهند.
در مجموع هر قسمت از ماجرای ارباب حلقهها نشان دهنده قسمتی از اساطیر غربی است که در ابتدای این کتاب بعنوان بخش «فرمانروای حلقهها در سیمای اساطیر» به تعدادی از آنها اشاره شده است. اما تلاش نویسنده در باوراندن این داستان بعنوان یک واقع تاریخی مستند، بسیار جالب است. هر چند اگر به توصیه من عمل میکنید در هنگام خواندن این کتاب از بخش «سرآغاز» و «فرمانروای حلقهها در سیمای اساطیر» بگذرید و آنها را بگذارید برای هنگامی که کل مجموعه کتابها را خواندهاید. این واقعاً یک توصیه حرفهای است، چون افراد زیادی را دیدهام که در هنگام خواندن این ۶۰ صفحه کتاب را زمین گذاشتهاند و دیگر آن را برنداشتهاند. اما اگر کتاب را از ابتدای بخش «دیر زمانی به انتظار میهمانی» آغاز کنید مسلماً از آن لذت خواهید برد و بسادگی آن را زمین نخواهید گذاشت.
نکته جالب دیگری که دراین داستان است، علاقه نویسنده به انسانهای جنگلی گوشهگیر است. با نمونه این انسانها در کتاب «هابیتها» به نام «بیورن» وجود داشت و در این کتاب «توم بامبادیل» این نقش را بعهده دارد. هر چند به نظر میرسد باید منتظر کتابهای بعدی بمانید و ببینیم آیا نقش «توم بامبادیل» در همین جا تمام میشود یا بازهم به او بر میخوریم.
اگر از پایان ماجرا سخنی نگوییم، موفقیت این کتاب را میتوان در شروع آن دانست. کتاب نخست از سهگانه «ارباب حلقهها» به نام «یاران حلقه» تا جائی که من اطلاع دارم نخستین بار ( و تا بحال اولین بار) توسط آقای «رضا علیزاده» به فارسی ترجمه شده است. ترجمه آقای علیزاده، ترجمه مناسب و خوبی است. بخصوص که در ابتدای که شرحی هم بر موجوداتی که در طول داستان با آنها آشنا میشوید داده است. این امر باعث بالا رفتن دانش عمومی و فرهنگ جهانی شما میشود! و من این کار را بیشتر از ترجمههای سادهای مثل «کوتولهها، پریان، جنها و …» مىپسندم.
به تمام دوستان کتاب دوست، توصیه میکنم از خواندن این کتاب پر هیجان و اساطیرى! نگذرند. که غفلت موجب پشیمانی است.
نام کتاب: یاران حلقه
نویسنده: جان رونالد روئل تالکین
مترجم: رضا علیزاده
ناشر: انتشارات روزنه
نوبت چاپ: اول ۱۳۸۱
شمارگان: ۳۰۰۰
قیمت: ۳۲،۰۰۰ ریال
تعداد صفحه: ۷۹۸ صفحه
شابک: ۰-۱۱۶-۳۳۴-۹۶۴
__________
پ.ن: این داستان نخستین بار برای وبلاگ کرم کتاب نوشته شده است.
[…] ماجرای فرودو و یاران حلقه است که در کتاب نخست یعنی «یاران حلقه» آغاز ماجرایشان را شاهد […]
[…] به طور خاص میتوان از شاهکار جناب تالکین یعنی کتابهای «ارباب حلقهها» نام برد که بسیار مدیون این اساطیر است. پس خواندن این […]