«جنگ شکلات» داستان جالب است که هم مىتواند یک داستان نوجوانان باشد و هم یک داستان سیاسى! چرا؟! الان برایتان شرح مىدهم.
جنگ شکلات داستان یک دبیرستان است و درگیرهاى بین معلمان با شاگردان و شاگردان با شاگردان. داستان در واقع داستان «برادر لئون» معاون زورگو یک مدرسه است که دست به اقدام بزرگى زده است و مىخواهد با فروش شکلات توسط بچههاى مدرسه درآمدى براى مدرسه کسب کند. براى اینکار با گروه زیرزمینى مدرسه به نام «شبروها» و بخصوص مغز متفکر و استاد ارعاب و تهدید این گروه یعنى «آرچى کاستلو» جاهطلب وارد مذاکره مىشود.
هر دو گروه، منافع خودشان را در نظر مىگیرند. از نظر آرچى شناسائى نیم رسمى گروه «شبروها» توسط مسئولان و از طرف دیگر احساس جاهطلبى خودش انگیزههاىاین کار است. هر چند زیاد هم نمىخواهد به برادر لئون رو بدهد. از طرفى برادر لئون که کار بزرگى را شروع کرده است نیاز به پشتیبانى تمامى بچههاى مدرسه دارد. و براى سربه راه کردن افراد خاطى به نیروى پنهان شبروها که مىتوانند کارهاى غیرقانون انجام دهند، نیاز دارد. بر طبق محاسبات برادر لئون در صورتى که هر یک از بچهها ۵۰ شکلات بفروشد، مىتوانستند به موفقیت برسند.
جریان مىتوانست یک ماجراى ساده فروش شکلات و مشکلات آن باشد اگر آرچى به یکى از افراد گروه به نام «جرى رنو» ماموریت نداده بود که براى دهروز شکلات نفروشد. این عمل شاید به نوعى قدرتنمائى آرچى در مقابل برادر لئون باشد.
اما جرى که در واقع قهرمان اصلى این داستان است، به نوعى در مقابل هر دو گروه شورش مىکند. جرى از فروش شکلات قبل و بعد از زمان موعود خوددارى مىکند. همانطور که خودتان هم در دوران مدرسه تجربه کردهاید، هر کارى که توسط مسئولان مدرسه اجبار مىشود هر چند توسط بچهها انجام مىگیرد، اما با نوعى خشم و ناراحتى هم همراه است. بنابراین جرى که در مقابل خواسته این گروه مقاومت کرده است محبوب شده است. از طرفى گروههاى خشن و زورگو بچهها نیز هر چند در زمان ایجاد مزاحمت براى مسئولان محبوب مىشوند. اما زمانى که براى بچهها مشکل درست مىکنند، مورد نفرت قرار مىگیرند. بنابراین بچههاى مدرسه در این قضیه نیز از گروه «شبروها» دل خوشى ندارند و چون جرى در مقابل آنها نیز ایستاده بیشتر محبوب بچهها شده است. و بچهها با سرمشق قرار دادن او شروع مىکنند به فرار کردن از زیر بار فروش شکلات.
معاون مدرسه و شبروها به گونههاى مختلفى سعى مىکنند جرى را از اینکار منصرف کنند، حتى با اعمال زور و کتکزدن وحشیانه او. اما بالاخره آرچى فکر وحشتناکى مىکند. اگر همه سهم شکلاتهایشان را بفروشند، اینبار جرى است که مورد نفرت قرار مىگیرد. این یک قانون ساده است. شاید افراد از کارى که انجام مىدهند ناراضى باشند، اما به محض انجام آن، از هر کس که آن را انجام ندهد ناراضى هستند (آنهائى که سربازى رفتهاند، این حرف را خوب درک مىکنند). شبروها شروع به کار مىکنند و قبل از پایان مدت مقرر تمام شکلاتها را مىفروشند.
جرى از دست خودش و شبروها بسیار ناراحت است. از دست خودش به این خاطر که مخالفش با فروش شکلات به صورت احمقانه در آمد و از دست شبروها به این دلیل که به انواع مختلف او را مورد اذیت و آزار قرار دادهاند.
آرچى در نهایت یک مسابقه بوکس بین جرى و خانزا (پسرى قلدرى که جرى را زده است) پیشنهاد مىکند. اما راز این مسابقه بوکس احمقانه را مخفى نگه مىدارد. راز این مسابقه آن است که بازیکنان نه به اختیار خود بلکه به دستور تماشاچیانى که پول مىدهند، ضربات را به حریف وارد مىکنند. فرضاً یک تماشاچى مىگوید خانزا با مشت به پهلوى راست جرى بزند….
مسابقه وحشتناکى است بخصوص با توجه به این موضوع که در آخر کار اکثر بچهها مخالف جرى با فروش شکلاتها را به نوعى اهانت به خودشان مىدانند. و داستان پایان غمانگیز قابل پیشبینى دارد.
خوب این یک داستان قشنگ است براى نوجوانان و حتى بزرگسالان تا بفهمند چه طور مىتوانند ناخواسته مورد سو استفاده مراکز قدرت قرار بگیرند. و این موضوعى است که داستان را سیاسى مىکند. امروزه اکثر دولتمردان چه در کشورهاى عقبافتاده و در حال توسعه و چه در کشورهاى پیشرفته و مترقى از همین روش براى اهداف خودش استفاده مىکنند.
دیگر شخصیتهاى این داستان نیز هر کدام روانشانسى خاص خود دارند و واقعاً داستان را جذاب کردهاند. در کل داستان ارزش خواندن دارد و به همه توصیه مىکنم، حتماً آن را مطالعه کنند.
نام کتاب: جنگ شکلات
نویسنده: رابرت کورمیه
ترجمه: شهلا طهماسی
ناشر: نشر فردا
شابک: ۶-۸۰-۶۳۲۸-۹۶۴
تعداد صفحه: ۲۳۶ صفحه
نوبت چاپ: اول ۱۳۸۱
شمارگان: ۲۲۰۰ نسخه
قیمت: ۱۷،۰۰۰ ریال
__________
پ.ن: این مطلب نخستین بار برای وبلاگ کرم کتاب نوشته شده است.