دسته: داستانها
یک داستان را انتخاب کنید
حفاظت شده: بخش چهارم: بیپناه
حفاظت شده: در تعقیب – بخش سوم
حفاظت شده: در تعقیب – بخش دوم
حفاظت شده: در تعقیب – بخش اول
یک عیار و چهل طرار – قسمت دوازدهم
خلاصه قسمتهای قبل: شاه سه روز به داروغه برای یافتن دزد ابریشم فرصت میدهد. داروغه ناامید به حیله دستیارش، با قول ازدواج دخترش با افسون سرکرده دزدها، از او میخواهد دزد را پیدا کند. افسون هم که نمیتواند دزد را پیدا کند. دست به صحنه سازی میزند تا مقنی لالی را به جای دزد، جا بزند. اما یاور قصاب و زانیار که در پی نجات دختر داروغه هستند نیز در اطراف تحقیق کرده و وقتی داروغه در حضور شاه، مقنی را دزد خطاب کرد، یاور و زانیار از او دفاع میکند و دروغ آنها را فاش میکند.
وقتی شاه زانیار را متهم به همکاری با دزدها کرد، زانیار با شجاعت خندید و گفت: «ایشاه هر چند دزدان در این میدان هستند، اما من جزو آنها نیستم» و بعد با دست به سمت بازرگانان چینی اشاره کرد و گفت: «این مردمانی که خود را بازرگان چینی معرفی میکنند، در اصل طرارانی بیش نیستند.… (ادامه مطلب)
یک عیار و چهل طرار – قمست یازدهم
خلاصه قسمتهای قبل: شاه سه روز به داروغه برای یافتن دزد ابریشم فرصت میدهد. داروغه ناامید به حیله دستیارش، با قول ازدواج دخترش با افسون سرکرده دزدها، از او میخواهد دزد را پیدا کند. افسون که نمیتواند دزد را پیدا کند دست به صحنه سازی میزند تا مقنی لالی را به جای دزد، جا بزند. اما زانیار که در پی نجات دختر داروغه است، نیز در اطراف تحقیق کرده و وقتی داروغه در حضور شاه، مقنی را دزد خطاب کرد، ابتدا یاور از او دفاع میکند که نزدیک بود خودش قربانی خشم شاه شود اما بعد زانیار از راه رسید.
آن ظاهر عجیب و آشفته و آن فریاد بلند در مقابل شاه، باعث شد میدان در سکوت فرو برود و همهمه بخوابد.… (ادامه مطلب)
یک عیار و چهل طرار – قسمت دهم
خلاصه قسمتهای قبل: سه روز فرصت شاه عباس به داروغه برای یافتن دزد ابریشم به پایان رسید و باید جوابگو باشد. اما نه او و نه افسون سردسته دزدها که به ازدواج با دختر داروغه دل بسته و نه زانیار جوان عاشق پیشه توبه کار هیچکدام دزد را پیدا نکردند. زانیار در حال تحقیق است و افسون در حال پیاده کردن نقشهای مخفی در حمامی خرابه، تا شاید دختر را به دست آورد.
صبح روز چهارم، شاه عباس بعد از سان دیدن گروهی از ارتش تازه تاسیس خود که به سمت مرزهای عثمانی راه سپار بودند، بدون هیچ حرفی سوار اسب خود شد و به تاخت خودش را به چهارسوق بازار رساند و محافظانش به سرعت پشت سرش تاختند.… (ادامه مطلب)
یک عیار و چهل طرار – قسمت نهم
خلاصه قسمتهای قبل: درحالی که نزدیک است سه روز فرصت داروغه برای یافتن دزد ابریشم، به پایان برسد او با ناامید، از افسون سردسته دزدها که خواستگار دخترش هست، درخواست کمک میکند. دخترش هم برای نجات از یاور جوانمرد شهر کمک میخواهد. زانیار که نجات یافته یاور است، به دنبال حل ماجرا میرود. او افسون و گرگین را در حمام قدیمی میبیند که مشغول حفره راهی بین چاه آنجا با کاروانسرا هستند.
یاور و چند نفر از یارانش در خانه منتظر او بودند تا اخبار را رد بدل کنند. یاور از طریق دایه توانسته بود از زیر زبان داروغه حرف بکشد و ماجرای بازجویی کاروانسرادار و گشتن تمام انبارهای بازرگانان اصفهان را گفت.… (ادامه مطلب)
یک عیار و چهل طرار – قسمت هشتم
خلاصه قسمتهای قبل: فرصت سه روزه داروغه برای یافتن دزد ابریشم رو به پایان است. داروغه، از افسون سردسته دزدها کمک گرفت و قول دخترش را به او داد. دختر اما از طریق دایه از یاور قصاب جوانمرد شهر کمک خواست. یاور، زانیار را که دل در گروه عشق دخترک دارد، خبر کرد.
زانیار همانطور که به سمت کاروانسرا میرفت، هر چه اسباببازی در دست کودکان شهر میدید، از ایشان به سکه میخرید و در کیسهاش میریخت تا رسید به در کاروانسرا، بساط دستفروشی پهن کرد و اسباببازیها را جلویش چید و کودکان را به دور خودش جمع کرد. اما در واقع داشت به اطراف و اکناف کاروانسرا نگاه میکرد و افرادی که به درون و بیرون میرفتند زیر نظر داشت.… (ادامه مطلب)