خلاصه: خواندیم که مرداس جاسوس عثمانی، با کشتن یاور قصاب و داروغه و ترور وزیراعظم، شهر را به هم ریخته بود. عیاران شهر که میدانستند مرداس نقشه بزرگتری در سر دارد، به شدت به دنبال گرفتار کردن او بودند. بالاخره زانیار افسون را گرفتار کرد و به سرداب عیاران برد. افسون قسم خورد که با مرداس همراه نیست و قول همکاری داد. سپس با زانیار راهی مخفیگاهی شدند که از اتفاق مرداس خودش را در آن مخفی کرده بود.
کمی بعد زانیار مرداس را که از درب آشپزخانه خارج شد و به سمت افسون میآمد دید و با عجله و زیر لب به افسون گفت که او کیست و بعد برای اینکه مرداس شک نکند مجبور شد خودش را بخواب بزند.… (ادامه مطلب)
برچسب: داستان
داستان دنباله دار یک عیار و چهل طرار (126): مخفیگاه مرداس
خلاصه: خواندیم که مرداس جاسوس عثمانی، با کشتن یاور قصاب و داروغه و با ترور وزیراعظم، شهر را به هم ریخته بود. عیاران شهر و در راس آنها زانیار به دنبال گرفتار کردن او بودند. آنها مطمئن بودند که مرداس نقشه بزرگتری در سر دارد. زانیار به کمین افسون نشسته و او را گرفتار کرد و به سرداب عیاران برد با راهنمائی افسون، آنها به سمت مخفیگاه مرداس رفتند.
هنگامی که افسون بهوش آمد، زانیار با وجود آنکه هیچ به او اعتماد نداشت، اما بنابر توصیه بابامسرور افسار اسب را به او داد و خودش پیاده در کنار او به راه افتاد.… (ادامه مطلب)
داستان دنباله دار یک عیار و چهل طرار (125): منصور گردنهزن
خلاصه: خواندیم که مرداس جاسوس عثمانی، با کشتن یاور قصاب و داروغه و با ترور وزیراعظم، شهر را به هم ریخته بود. عیاران شهر و در راس آنها زانیار به دنبال گرفتار کردن او بودند. آنها مطمئن بودند که مرداس نقشه بزرگتری در سر دارد. زانیار به کمین افسون نشسته و او را گرفتار کرد و به سرداب عیاران برد تا بابامسرور از او بازجوئی کند.
زانیار هنگامی که افسون را به اسیری گرفته بود، اصلاً فکر نمیکرد بابا مسرور چنین نقشهای در سر داشته باشد. کشتن افسون با آن همه بدیهای که از او دیده بود، برایش کاری نداشت. اما اینکه بخواهد به افراد مثل شهرنوش که گناهی از آنها ندیده بود، آسیبی برساند، برایش خیلی سخت بود.… (ادامه مطلب)
داستان دنباله دار یک عیار و چهل طرار (124): صبحانه عیاری
خلاصه: خواندیم که مرداس جاسوس عثمانی، با کشتن یاور قصاب و داروغه و با ترور وزیراعظم، شهر را به هم ریخته بود. عیاران شهر و در راس آنها زانیار به دنبال گرفتار کردن او بودند. آنها مطمئن بودند که مرداس نقشه بزرگتری در سر دارد. زانیار که به کمین افسون در خانه دیوانبیگی نشسته بود، توانست او را اسیر کرده به سرداب عیاران ببرد تا بابامسرور از او بازجوئی کند.
بابا مسرور برخلاف همیشه قیافه جدی داشت و هیچ لبخندی بر لب نداشت. مصطفی شیرفروش هم مثل او بدون آنکه توجه زیادی به زانیار بکند، با جدیت مشغول شد. او ابتدا گلیمی که بر دوش داشت را روبروی افسون کنار دیوار پهن کرد و بابا مسرور را بر روی آن نشاند.… (ادامه مطلب)
داستان دنباله دار یک عیار و چهل طرار (123): سرداب عیاران
خلاصه: خواندیم که مرداس جاسوس عثمانی، با کشتن یاور قصاب و داروغه و با ترور وزیراعظم، شهر را به هم ریخته بود. عیاران شهر و در راس آنها زانیار به دنبال گرفتار کردن او بودند. آنها مطمئن بودند که مرداس نقشه بزرگتری در سر دارد. زانیار که به کمین افسون در خانه دیوانبیگی نشسته بود، توانست او را اسیر کند و امیدوار بود بتواند از طریق او مرداس را پیدا کند.
آن شب هنگامی که حکیم جنگی درب باغ را بر روی زانیار باز کرد و مردی را بیهوش بر دوش او دید، به این خیال که او فرد بیماری را آورده وی را به داخل راه داد.… (ادامه مطلب)
داستان دنباله دار یک عیار و چهل طرار (122): توبه کننده
خلاصه: خواندیم در حالیکه مرداس جاسوس عثمانی، با کشتن یاور قصاب و داروغه و با ترور وزیراعظم، شهر را به هم ریخته بود. عیاران شهر و در راس آنها زانیار به دنبال گرفتار کردن او بودند. آنها مطمئن بودند که مرداس نقشه بزرگتری در سر دارد. در این میان زانیار به صورت اتفاقی متوجه میشود که همسر افسون دغل، در خانه دیوانبیگی است و امیدوار میشود شاید از آن طریق بتواند به مرداس برسد.
آن شب وقتی عیاران متوجه شدند مصطفی شیرفروش از زندان آزاد شده است، شور تازهای پیدا کردند. همه امیدوار بودند مصطفی مثل همیشه با درایت و زیرکی خود بتواند رد مرداس جاسوس را پیدا کند.… (ادامه مطلب)
داستان دنباله دار یک عیار و چهل طرار (121): چهره آشنا
خلاصه: خواندیم در حالیکه مرداس جاسوس، یاور قصاب و داروغه را کشته و سعی میکند وزیر را ترور کند. عیاران شهر و در راس آنها زانیار به دنبال گرفتار کردن او هستند. آنها مطمئن هستند که مرداس نقشه بزرگتری در سر دارد. در این میان شاه عباس دستور داد دختر داروغه بعنوان دخترخواندهاش به حرمسرا برده شود. مشاهده این موضوع حال زانیار که به او علاقه داشت، را پریشان میکند اما با دستور آزادی مصطفی شیرفروش به نزد دیوانبیگی میرود.
هنگامی که زانیار و همراهانش به باغ دیوانبیگی رسیدند، حاجب که از رسیدن آنها تعجب کرده بود، به سرعت به داخل باغ دوید و به دیوانبیگی اطلاع داد که گروهی از گزمهها درب باغ ایستادهاند و تقاضای ملاقات فوری شما را دارند.… (ادامه مطلب)
داستان دنباله دار یک عیار و چهل طرار (120): یادی از گشته
خلاصه: خواندیم در حالیکه مرداس جاسوس یاور قصاب و داروغه را کشته و سعی میکند وزیر را ترور کند. عیاران شهر و در راس آنها زانیار به دنبال گرفتار کردن او هستند. آنها مطمئن هستند که مرداس نقشه بزرگتری در سر دارد. در این میان شاه عباس دستور داد دختر داروغه بعنوان دخترخواندهاش به حرمسرا برده شود. مشاهده این موضوع حال زانیار را پریشان میکند.
زانیار گذر زمان را حس نمیکرد ناامیدانه کنار کوچه نشسته بود و به همه اتفاقاتی که طی سال گذشته برایش افتاده بود فکر میکرد. از زمانی که در یک شب تاریک همراه افسون دغل به دنبال طعمهای برای دزدی میگشتند و با فرزانه دختر داروغه روبرو و در همان نگاه اول عاشق او شده بود خیلی گذشته بود.… (ادامه مطلب)
چهارشنبه سوری
هر چهارشنبه سوری برای من فرصت مناسبی است که دوباره تبلیغ داستان کوتاه چهارشنبه متفاوت خودم را بکنم. یک زمانی ميخواستم ماجراهای قهرمانان آن داستان را ادامه بدهم، اما حالا که دارم داستان تاریخی مینویسم خیلی از آن فضا فاصله گرفتم. بیشترش هم تقصیر منحل شدن فنزین است. شاید در آینده فرصت اینکار پیش بیایید.… (ادامه مطلب)
داستان دنباله دار یک عیار و چهل طرار (119): دخترخوانده
خلاصه: خواندیم در حالیکه در اصفهان همه به دنبال قاتل یاور قصاب و داروغه بودند، مرداس جاسوس نقشه خطرناک دیگری در سر داشت. او اقدام به ترور حاتمبیگ وزیر میکند. اما با حضور زانیار و امامقلی، وزیر نجات پیدا کرد. زانیار به دنبال ترورکنندگان میرود و از رابطه آنها با گرگین اطلاع پیدا میکند. شاه عباس پس از آنکه با خبر میشود، داروغه هیچ وارثی ندارد، دخترش فرزانه را به دخترخواندگی قبول میکند.
وزیر اعظم بعد از شنیدن دستور شاه، بلافاصله از محضر شاه بیرون آمد، قبل از هر کاری خواجه بزرگ حرمسرا را خواست و دستور شاه عباس برای عقد دختر خواندگی فرزانه را به او گفت و از او خواست شیخ بهائی را برای آن امر با خبر کند و تعدادی از خواجگان را بفرستد تا مقدمات انتقال فرزانه به حرمسرا را فراهم کنند.… (ادامه مطلب)